جنبش راه سبز مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin کوروش - بزرگترین تمدن روی کره زمین ا یران
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   RSS  Atom  |   خانه |   شناسنامه |   پست الکترونیک |  پارسی بلاگ
اوقات شرعی

بزرگترین تمدن روی کره زمین ا یران

سلام (شنبه 87/3/4 ساعت 7:26 عصر)

از امروز با شروع فعالیت من در این وب لاگ اولین مقاله خود را تقدیم میکنم.

....

امروزه توجهی که به اهرام ثلاثه مصر میشود بسیار زیاد است در حالی که ارزش آن از یک بنایی به شکوه تخت جمشید بسیار کمتر است.

زیرا اگر تبلیغاته غرب در مورد اهرامهایی مصری نبود و ان قدر تحقیق و پژوهش در مورده ان انجام نمی شد شاید امروز یکی از عجایب جهان به ایرانیان تعلق داشت.



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده:

  • نظرات دیگران ( )

  • نویسنده (شنبه 87/3/4 ساعت 2:14 عصر)

    سلام

    من مدیر وبلاگ تصمیم گرفتم چند نویسنده با معلومات زیاد در سایت دعوت به همکاری کنم

    یکی از این همکاران بنام مسیح شیرازی می باشد.

     



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: هخامنشیان

  • نظرات دیگران ( )

  • حمله عربای سوسمارخور (چهارشنبه 87/3/1 ساعت 11:44 عصر)

    حتی پیش از به تخت نشستن یزدگرد سوم ، هم عرب های مسلمان ، به سبب تنگدستی و حمیت دینی ، یورش به سرزمین های ثروتمند ِ هم مرز با سرزمین بیابانی خویش را آغاز کرده بودند. آنان به سال ??? میلادی به استان سوریه از سرزمین های روم شرقی تاختند و اندکی بعد هم با گذشتن از میانرودان ، در قادسیه با سپاه شاهنشاهی ایران رویارو شدند : نبردی سخت همراه با بخت برگشتگی [برای ایرانیان] چند روزی ادامه یافت و سرانجام عرب ها پیروز شدند و توانستند تیسفون ، پایتخت افسانه ای ساسانیان را تصرف کنند. با دو نبرد سخت دیگر راه آنان به درون فلات ایران گشوده شد و مقاومت شاهنشاهی ساسانیان در هم شکست. یزدگرد چند سالی ، در برابر پیشروی تدریجی سپاه عرب ، از مکانی به مکانی دیگر عقب می نشست و در این میان استان و شهر ها نیز هر یک به تنهایی جنگیدند ، فتح شدند ، باز شورش کردند ، باری دیگر به شدت سرکوب شدند و سرانجام تن به تسلیم دادند. تا زمانی که یزدگرد به سال ??? میلادی در مرو ، نقطه ای دور در شمال شرقی ، کشته شد ، عرب ها بر اغلب نقاط ایران دست یافته بودند ; گو این که در نواحی دورتر ، تا آغاز سده هشتم میلادی ، نبرد همچنان ادامه داشت.



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: هخامنشیان

  • نظرات دیگران ( )

  • ایران باستان و مکه (یکشنبه 87/2/22 ساعت 9:9 عصر)
    مسعودی در مروج الذهب خبری را نقل کرده است که خلاصه آن چنین است:

     

     ایرانیان در گذشته به زیارت خانه‌ی خدا در مکه می‌رفتند و بدور آن طواف می کردند.

     

    چون هنگامی که ساسان نیای اردشیر بابکان به آنجا می‌رفته بر چاه اسماعیل نیز زمزمه می‌کرده است و ایرانیان دیگر نیز چنین می‌کرده اند، به همین سبب آن چاه را زمزم نامیده‌اند.

     

    مسعودی شعری را هم که در قدیم‌الزمان شاعری در این زمینه سروده است نقل می‌کند:

     

    زمزمت الفرس علی زمزم

                    و ذاک فی سالفها الاقدام

     

    مسعودی سپس می‌افزاید که: ایرانیان در گذشته اموال و جواهر هم به کعبه پیشکش می‌داده اند؛ و ساسان ابن بابک دو آهوی زرین و مقداری جواهر، چند شمشیر و طلای بسیار به کعبه هدیه کرده بود که آنها را در چاه زمزم دفن کرده بودند.

     

    همچنین تا چند سال پیش تکه سنگ‌های خردشده از آناهیتا فرشته پاکی ایرانیان در کناره حوض زمزم  اردشیر بابکانقرار داشت، که در بازسازی جدید محوطه خانه خدا ازمیان رفت.

     

    منابع:

         1- ابی‌الحسن علی ‌‌ابن حسین مسعودی، مروج الذهب، به تصحیح شارل پلا، جلد یکم، ص283 و 284

     

    2- دکتر ملایری، تاریخ و فرهنگ ایران، ص 174

     

    3- آیت اله سید محمد فقیه، سلسله درس‌های اخلاق و عرفان، رییس گروه معارف دانشگاه آزاد شعبه فارس و نماینده دور دوم مجلس خبرگان

     

    4- محمدرضا آل ابراهیم، اردشیر زاده بختگان، هفته نامه عصر نی ریز، ش 167، 19/6/85

     

     5- دکتر علی شریعتی، بازشناسی هویت ایرانی اسلامی



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: هخامنشیان

  • نظرات دیگران ( )

  • اریا (یکشنبه 87/2/22 ساعت 9:7 عصر)

    من ایرانیم ، کنیه ام آریا
    بود کیشم اسلام خدایم اهورا
    پرستم به مستی خداوند می
    خداوند مهر و خداوند نی



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: هخامنشیان

  • نظرات دیگران ( )

  • کوروش (پنج شنبه 87/2/19 ساعت 9:43 عصر)
    ظهور کوروش را در نیمه قرن ششم قبل از میلاد، باید از معجزات حوادث تاریخ، لااقل برای بقای نژاد آریایی، برشمرد. در این سال‌ها، دو حکومت بسیار مقتدر و قوی و در عین حال متجمل ثروتمند، در آسیای صغیر و دشت‌های غربی ایران وجود داشت که یکی دولت لیدی و دیگری دولت بابل بود.

    کوروش توانست با اتحاد طوایف پارس، ماد، مکران و پارت (خراسان) وحدت آریایی را پدید آورد. این وحدت به او این قدرت را بخشید که به فکر تسخیر سارد افتد و برای انجام این منظور قبل از آنکه اتحاد میان سارد و بابل پیش آید، به نواحی غربی تاخت و تا بابل خواست از خواب شهوت‌آلود خود برخیزد، سارد را در هم کوبید و کرزوس را از تخت جبروت خود پایین کشید.
    پس از آن نوبت بابل بود. بابل خطه بزرگی برای ایران محسوب می‌شد، علاوه بر این یک انگیزه دیگر نیز کوروش را به فتح بابل بر می‌انگیخت و آن صیت ظلم و جوری بود که نام بخت نصر در گوش‌ها افکنده بود. پادشاهی که قلاب زنجیر را به زبان یکی از مخالفان خود کوبید و او را چون سگ به پایه تخت خود بست! حاکمی که با خنجر طلا و مرصع خود، چشمان پادشاه فلسطین را از کاسه بیرون کشید، معابد سلیمان را آتش زد و دستور بریدن زبان و چشم مردم فلسطین را داد!
    در این شرایط بعضی از بزرگان بابل که متوجه روی کارآمدن کوروش شدند و از طرفی دیدند که شرق و سلاطین شرقی هم به کوروش عنایت خاص دارند، با وی مکاتبه کردند تا بالاخره کوروش وارد بابل شد و با همکاری همین افراد بابل را فتح کرد.
    پس از این فتح است که کوروش اعلامیه معروف خود را که اولین اعلامیه حقوق بشر است، منتشر می‌کند و به موجب این اعلامیه چهل هزار نفر از قید اسارت بابلی‌ها آزاد شدند.
    متن بابلی این فرمان که بیست‌وپنج قرن پیش صادر شده، در سال 1879میلادی در حفاری‌های بابل کشف شد و اکنون در موزه بریتانیا (لندن) قرار دارد. این فرمان از نظر اهمیت موضوع و تفویض حقوق اجتماعی و آزادی به ملل تابعه در آن عصر چنان حائز اهمیت است که در محافل حقوق‌دانان جهان به عنوان اولین منشور آزادی تلقی شده است و فرمان مزبور که به سطح استوانه‌ای از گل رس در چهل و پنج سطر حک شده، معروف به «اعلامیه کوروش» و آن استوانه نیز به «استوانه کوروش» مشهور شده است.
    تاج‌گذاری کوروش
    کوروش در بابل تاج‌گذاری کرده و تفصیل آن را گزنفون نوشته است. این تاریخ بر طبق سالنامه‌های بابلی «در روز سوم ماه مرهسوان» ضبط کرده‌اند که از آن تاریخ درست 2505 سال می‌گذرد.
    گزنفون، طی داستانی که به نام «سیرو پدیا» نوشته و تحت عنوان «کوروش‌نامه» ترجمه شده است، خاطره‌ای از این تاج‌گذاری را آورده در آن آمده است، که چگونه سربازان، درباریان و مردم شهر برای این مراسم حاضر شده و سپس، تاجی از جواهر را بر سر می‌گذارد و پس از آن باقبایی ارغوانی که حاشیه‌ای سفید دارد، چنان باشکوه می‌شود که تماشاچیان بی‌درنگ در برابرش تعظیم می‌کنند.
    مرگ کوروش
    مرگ کوروش، سردار بزرگ ایران نیز مانند تولدش مرموز و شگفت‌انگیز و در پرده‌ای از اسرار پوشیده است.
    مورخان یونانی داستان کودکی و پرورش کوروش را به صورت افسانه‌ای نوشته‌اند که از همه مفصل‌تر روایت هرودت است که می‌گوید: آستیاگ، پادشگاه ماد شبی خواب دید که از شکم دخترش ماندانا، درخت تاکی برآمد و آسیا را فراگرفت، معبرین گفتند: از دخترت فرزندی به دنیا خواهد آمد که سلطنت را از تو خواهد ستاند و او تصمیم گرفت طفل نوزاد دخترش را بکشد. وزیر، طفل را به دست چوپانی به نام مهرداد سپرد تا به قتل برساند. مهرداد، زنی داشت به نام «سپاکو» که در همان روزها طفلی مرده به دنیا آورده بود.
    او جریان سپردن طفل و امر به قتل او را به زن خود گفت و اظهار داشت که از پدر و مادر طفل چیزی نمی‌داند، ولی از اشیای زرین و لباس‌های فاخر بچه به نظر می‌آید از خاندان شاه باشد.
    «سپاکو» با مشاهده طفل، دل به او می‌بندد و مانع کشتنش می‌شود و او را بزرگ می‌کند.
    بعدها که آستیاگ از ماجرا مطلع شد، هم وزیرش را سخت تنبیه کرد و هم کوروش را به نزد پدر و مادرش در فارس فرستاد، ولی کوروش در آنجا حکومت یافت و بالاخره بر آستیاگ پیروز شد.
    مرگ کوروش نیز داستان پیچیده‌ای دارد و بعضا هنوز در پرده‌ای از ابهام است.
    طبق روایت یونانیان کوروش که در مغرب، کارها را رو به راه کرده بود، برای یکسره کردن کار مشرق و جلوگیری از هجوم قبایل ماساگت و سکاها به مشرق تاخت. در این وقت بر این طوایف مهاجم، زنی حکومت می‌کرد که «تومی ریس» نام داشت. کوروش تا رود سیحون (آراکس) راند و از آن رود نیز گذشت و به پیغام ملکه که گفته بود «شاه ماد، رها کن کارهایی که می‌کنی، چه می‌دانی نتیجه آن چه خواهد شد» اعتنایی نکرد. اما در این جنگ سپاهیان ایران شکست یافتند و ظاهرا در همین وقت خبر توطئه‌ای در غیاب کوروش از پایتخت (پارس) نیز به گوش او رسید و وضع را مشوش‌تر کرد و پسر ملکه ما ساگت‌ها نیز که در اسارت کوروش بود، خودکشی کرد و بالاخره خشم و توحش طوایف مهاجم شدیدتر شد و در جنگ بعد، هنگام گیر و دار جنگ، به قول کتزیاس، کوروش از اسب به زیر افتاد و یکی از جنگی‌‌های هندی زوبینی به طرف او انداخت که به ران او برخورد کرد.
    پس از این ماجرا، کوروش را به اردوگاه بردند، او وصایایش را کرد و پس از 3 روز درگذشت.
    روایت شده است که «تومی ریس» امر کرد مشکی از خون انسان پر کردند و سپس جسد کوروش را یافته، سر او را در مشک خون فرو کرد و خطاب به آن گفت: ای پادشاه، با این که من زنده‌ام و سلاح به دست بر تو پیروز شده‌ام اما تو که با خدعه و نیرنگ بر فرزند من دست یافتی، در حقیقت مرا نابود کردی، اکنون ترا از خون خواری سیر می‌کنم.»
    پاسارگاد، آرامگاه کوروش
    بر اثر حمله کمبوجیه به مصر و قتل او در راه مصر، اوضاع پایتخت پریشان شد تا اینکه داریوش روی کار آمد و سال‌ها با شورش‌های داخلی جنگید و همه شهرهای مهم یعنی بابل، همدان، پارس، ولایات شمالی و غربی و مصر را آرام کرد و پس از بیست سال جنازه کوروش را از پارت به پرسپولیس (تخت جمشید) منتقل کرد.
    این انتقال طی مراسم باشکوهی و طی چند روز برگزار شد و روی مقبره کوروش به زبان یونانی چنین نوشتند: اینجا است آرامگاه من، کوروش، شاهنشاه ... .



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: هخامنشیان

  • نظرات دیگران ( )

  • کوروش (پنج شنبه 87/2/19 ساعت 9:42 عصر)
    ناگاه گشت کوروش والا گهر پدید
                                                         در پارس ریخت طرح یکی دولت جوان (ملک الشعرای بهار)

    کوروش بزرگ یا کوروش کبیر (???-??? پ.م.) شاه پارسی، به‌خاطر بخشندگی‌، بنیان گذاشتن حقوق بشر، پایه گذاری نخستین و بزرگترین امپراتوری تاریخ جهان، آزاد کردن برده‌ها و بندیان، احترام به دین‌ها و کیش‌های گوناگون، گسترش تمدن و غیره یکی از شناخته شده ترین پادشاهان تاریخ جهان است. کوروش نخستین شاه و بنیان‌گذار دوره شاهنشاهی هخامنشی در ایران زمین می‌‌باشد.


  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: هخامنشیان

  • نظرات دیگران ( )

  • کوروش (پنج شنبه 87/2/19 ساعت 9:42 عصر)

    تاریخ نویسان باستانی از قبیل هرودوت، گزنفون، و کتزیاس درباره چگونگی زایش کوروش اتفاق نظر ندارند. اگرچه هریک سرگذشت تولد وی را به شرح خاصی نقل کرده‌اند، اما شرحی که آنها درباره ماجرای زایش کوروش ارائه داده‌اند، بیشتر شبیه افسانه می‌‌باشد. تاریخ نویسان نامدار زمان ما همچون ویل دورانت و پرسی سایکس، و حسن پیرنیا شرح چگونگی زایش کوروش را از هرودوت برگرفته‌اند. بنا به نوشته هرودوت؛ ایشتوویگو شبی خواب دید که از دخترش آنقدر آب خارج شد که همدان و کشور ماد و تمام سرزمین آسیا را غرق کرد. ایشتوویگو تعبیر خواب خویش را از مغ‌ها پرسش کرد. آنها گفتند از او فرزندی پدید خواهد آمد که بر ماد غلبه خواهد کرد. این موضوع سبب شد که ایشتوویگو تصمیم بگیرد دخترش را به بزرگان ماد ندهد، زیرا می‌‌ترسید که دامادش مدعی خطرناکی برای تخت و تاج او بشود. بنابراین ایشتوویگو دختر خود را به کمبوجیه اول به زناشویی داد.

    ماندانا پس از ازدواج با کمبوجیه باردار شد و شاه این بار خواب دید که از شکم دخترش تاکی رویید که شاخ و برگهای آن تمام آسیا را پوشانید. پادشاه ماد، این بار هم از مغ‌ها تعبیر خوابش را خواست و آنها اظهار داشتند، تعبیر خوابش آن است که از دخترش ماندانا فرزندی بوجود خواهد آمد که بر آسیا چیره خواهد شد. ایشتوویگو به مراتب بیش از خواب اولش به هراس افتاد و از این رو دخترش را به حضور طلبید. دخترش به همدان نزد وی آمد. پادشاه ماد بر اساس خوابهایی که دیده بود از فرزند دخترش سخت وحشت داشت، به همین خاطر زاده دخترش را به یکی از بستگانش هارپاگ، که در ضمن وزیر و سپهسالار او نیز بود، سپرد و دستور داد که کوروش را نابود کند. هارپاگ طفل را به خانه آورد و ماجرا را با همسرش در میان گذاشت. در پاسخ به پرسش همسرش راجع به سرنوشت کوروش، هارپاگ پاسخ داد: وی دست به چنین جنایتی نخواهد آلود، چون اولا کودک به او دل خوش کرده است، دوم چون شاه فرزندان زیاد ندارد دخترش ممکن است جانشین او گردد، در این صورت معلوم است شهبانو با کشنده فرزندش مدارا نخواهد کرد. پس کوروش را به یکی از چوپان‌های شاه به‌ نام میترادات (مهرداد) داد و از از خواست که وی را به دستور شاه به کوهی در میان جنگل رها کند تا طعمه? ددان گردد.




  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: هخامنشیان

  • نظرات دیگران ( )

  • وان (چهارشنبه 87/2/18 ساعت 12:7 صبح)

    سنگ‌نبشته خشیارشا شاه

    در شهر وان

    شهر وان در پنج کیلومتری شرق دریاچه‌ای به همین نام در آناتولی شرقی قرار دارد. این شهر و دشت‌های پیرامون آن، کهن‌ترین استقرارگاه کشور باستانی «اوروآتری» Uruatri ( در فارسی باستان: «اَرمـیـنَـه Arminah/ ارمنیه، در بابلی و آشوری: «اورارتو» Urartu) بوده است. این شهر و دریاچه در زبان اورارتویی با نام‌های «بـیـائـیـنـی» Biaini و «نائیری» Nairi  شناخته می‌شده و شهر قلعه‌مانند «توشپا» Toushapa/ Tospa پایتخت اورارتوییان در سده‌های نخستین هزاره یکم پیش از میلاد نیز در همین ناحیه بوده است. بازمانده بناها و آثار اورارتویی توشپا، در قلعه و تپه‌هایی در غرب شهر امروزی وان (که به نام «وان قدیم» خوانده می‌شوند) و در فاصله دو کیلومتری از کرانه دریاچه، همچنان برجای مانده است



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: هخامنشیان

  • نظرات دیگران ( )

  • خارک (چهارشنبه 87/2/18 ساعت 12:5 صبح)

    سنگ‌نبشته خارک

    گزارش مقدماتی از خوانش کتیبه نویافته در جزیره خارک

    در چند روز گذشته، آقای حسن ظهوری- خبرنگار کوشای خبرگزاری میراث فرهنگی- چندین گزارش از چگونگی کشف کتیبه‌ای در جزیره خارک را منتشر کرد و همچنین از توقف عملیات راه‌سازی برای بررسی‌های بیشتر منطقه خبر داد. این گزارش کوتاه بر پایه عکس‌هایی که آقای ظهوری با لطف برای این نگارنده فرستاده، نوشته شده و جای گزارش‌های پژوهشگرانی را که در محل به بررسی آن خواهند پرداخت، نخواهد گرفت. کتیبه خارک در آبان‌ماه امسال و در روند ساخت جاده‌ای در جزیره خارک پیدا شده است. کتیبه بر روی سنگ مرجانی بومی جزیره با عرض و طول تقریبی یک متر نویسانده شده و هرچند که اکنون از محل اصلی خود جداشده، اما در اصل خود، گویا اثری غیرمنقول بر صخره‌های مرجانی جزیره بوده است



  • کلمات کلیدی :
  • نویسنده: هخامنشیان

  • نظرات دیگران ( )

  • <      1   2   3      >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
    هر بار قلم در دستم می شکند.
    آیا میدانید
    تخت جمشید گلسنگ زده
    تخت جمشید در حال نابودی خطر جدی است
    ما در ایران عرب نداریم
    سگ با صدای بلند عرب میکرد
    [عناوین آرشیوشده]
  •   بازدیدهای این وبلاگ
  • کل بازدیدها: 8779698 بازدید
  •   درباره من
  •   لوگوی وبلاگ من
  • بزرگترین تمدن  روی کره زمین ا یران
  •  دسته بندی یادداشت ها
  •   مطالب بایگانی شده
  •   اشتراک در خبرنامه
  •  

  •  لینک دوستان من

  •  لوگوی دوستان من







  • مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin vvvvvvvvvvvvvVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVVvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvvv جنبش راه سبز منتظری: پدر معنوی اصلاحات